این نوع حوادث با وجود تکرار، هرگز از مدار ذهن مخاطبان و محور توجه آنها خارج نخواهد شد؛ چرا که امنیت و مهم‌تر از آن «احساس امنیت»، باارزش‌ترین کالایی است که هم از سوی دین اسلام مجازاتی سخت برای مخلان امنیت و آسایش جامعه تدبیر شده است و هم مردمان یک جامعه، امنیت را از نان شب‌شان واجب‌تر می‌دانند.

با وجود تلاش پلیس برای دستگیری مجرمان و ربودن خواب از دید آنانی که در کمین امنیت به طرق گوناگون نشسته‌اند و با اذعان به این که چنین جرایمی در هر جامعه‌ای احتمال وقوع دارند، حادثه اسیدپاشی به زنان در اصفهان را البته باید از منظری مهم نگریست و خواستار پاسخگویی به افکار عمومی شد.

فرد یا افرادی با همدستی یکدیگر با انگیزه‌ای که هنوز نامشخص است و خبری از اطلاع‌رسانی دقیق در این باره نیست و تنها شایعاتی در شبکه‌های اجتماعی مبنی بر برخورد راکبان موتورسیکلت با بدحجاب‌ها مطرح بوده است، به چهره تعدادی از زنان اسید می‌پاشند؛ زنانی که نقش مادری در یک خانواده را هم داشته‌اند و بدین ترتیب به خاک سیاه نشسته‌اند! نه فقط زنان که فرزندان، پدران، برادران و همسران آنها از وقوع اولین حادثه که نزدیک به یک ماه پیش خبر آن در شبکه‌های اجتماعی چرخید و تایید مقامات انتظامی را هم به دنبال داشت، تا کنون بار این درد تلخ و سنگین را به دوش می‌کشند.

این حادثه از آن رو با شایعات نیز همراه بوده که بر خلاف حوادث پیشین که مجرمان با انگیزه‌های شخصی و به دنبال یک خصومت با قربانیان اقدام به این جرم کرده‌اند، دارای قربانیانی چند است که سلسله‌وار هدف اسیدپاشی مجرمان قرار گرفته‌اند.

با این وصف برای اقناع افکار عمومی انتظار می‌رود که مسوولان و بویژه پلیس تنها به اعلام سربسته کشف سرنخ‌هایی از ماجرا بدون هیچ توضیح بیشتر و اطمینان‌بخشی به شهروندان اصفهان بسنده نکند! اولا سرعت لازم را برای دستگیری مجرمان این جنایت فراموش‌ناشدنی به کار گیرند و ثانیا دستگاه‌های مسوول و بویژه مجلس به عنوان قانون‌گذار و قوه قضاییه تدابیری اتخاذ کنند تا مجرمان بعدی که با هدف و انگیزه‌ اسیدپاشی، آن را جرمی آسان و دم دست تصور کرده‌اند، بساط این گونه اقدامات شنیع خود را از همین حالا برچینند.

دلخراش بودن حادثه اسیدپاشی به زنان در اصفهان آن قدر هویداست که نیازی به تاکید و تایید ندارد، اما باید دید عملکرد مسوولان و یا همان نماینده‌هایی که برای جمع‌آوری دیش‌های ماهواره و مبارزه با بدحجابی رگ غیرت‌شان جنبیده و در پیشنهادی شگفت‌آور، به دنبال باز کردن پای مدیران مجتمع‌های مسکونی به معرکه مجرم‌یابی و معرفی آنها هستند، پس از رخداد این حادثه چقدر حساس شده‌اند؟!

درد زنان قربانی اسیدپاشی در اصفهان دردی است که صرفا با شنیدن و متاثر شدن از دهشتناکی حادثه، نمی‌توان آن را مشق کرد؛ از درد سوختگی و بیم از دست دادن نابینایی و مصیبت‌های درمان و هزینه‌های آنها و پیگیری‌های انتظامی‌ و قضایی‌شان بگیرید تا امیدها و آروزهای همه سر باخته! اگرعزمی برای برخورد هست، لازم است تا قربانیان تازه‌تری به جمع آنها در حادثه‌ بعدی و شهری دیگر اضافه نشده است، فکر جدی‌تر برای مجازات عاملان کرد.

از سویی دیگر نباید پنداشت اطلاع‌رسانی در خصوص ابعاد ماجرا و انگیزه مجرم یا مجرمان این حادثه نتیجه‌اش بر هم خوردن آرامش و امنیت است؛ آرامش و امنیت، هم بصری و درک شدنی است و قوه عاقله مردم جامعه ما نیز قادر به فهم این موضوع هست که با وقوع یک حادثه،‌ کل امنیت یک شهر زیر سوال نمی‌رود اما نکته مهم این جاست که چرا عده‌ای به این حد گستاخی رسیده‌اند که ارتکاب این جرایم را آسان پنداشته‌اند؟ این سوالی است که اگر پاسخی درست برای آن بیابیم، آستانه جرایم در کشور را کاهش خواهیم داد. پس به جای آن که نگران برهم خوردن آرامش روانی مردم به خاطر اطلاع‌رسانی حادثه باشید، فکری برای تاخت و تاز مجرمانی کنید که برای ارتکاب جرمشان حتی لحظه‌ای به عاقبت کار نمی‌اندیشند و اساسا دلیلی هم برای این عاقبت‌اندیشی نمی‌یابند!

بازتاب حادثه در اصفهان

آنچه در زیر می‌خوانید نظرات تعدادی از زنان اصفهانی در مورد حوادث اخیر است که بدون هیچ تغییری در متن و یا گفت‌وگوی مصاحبه شوندگان و تنها با کمی ویراش آورده شده است تا شاید بخشی از فضای روانی زنان شهری را نشان دهد که در هفته‌های اخیر شاهد جناینی ناجوانمردانه بر علیه هم نوعان‌شان بوده‌اند.

یک ناشناس: ” تمام شیشه‌های ماشین بالاست؛ اما به هر حال سعی می‌کنم این روزها کمتر از خانه بیرون بروم.”

ناشناس: ” به عنوان یک زن اصفهانی با صدای عبور هر موتور سواری اعصابم به هم می‌ریزد و بعد از این‌که موتور از کنارم عبور کرد تصویر قربانیان اسید پاشی در ذهنم تداعی می‌شود. هرچند قبل از این باتوجه به تجربه دزدیده شدن کیفم؛ از صدای موتور هراس داشتم. این یعنی عدم امنیت در جامعه.”

هانیه: ” پیش از این یک پیامک از شماره ناشناسی در یافت کردم که در آن هشدار داده بود اگر حجاب‌تان را رعایت نکنید به شما اسید پاشی می‌شود. اگر اسید پاشی‌ها مربوط به مسئله حجاب است چرا مقامات بالاتر دراین خصوص اظهارنظر نمی‌کنند؟ آیا هر شخصی متولی امر حجاب است؟”

روزنامه نگار: “با این‌که جای تحسین دارد که ایسنا اولین خبرگزاری‌ای است که جرات کرده این موضوع را رسانه‌ای کند، اما در تمام خبر( گفت‌وگوی ایسنا با قربانیان اسیدپاشی در اصفهان) به شدت تاکید شده خانم‌هایی که به صورت‌شان اسید پاشیده شده از خانواده‌های مذهبی و با آبرو و باحجاب بوده‌اند … پس اسیدپاشی حق‌شان نبوده است … انگار کسانی که بی‌حجاب‌اند، بی‌آبرو و بی‌خانواده‌اند و حالا اگر به آن‌ها اسید می‌پاشیدند جای تعجب نبود! گاهی رسانه‌ها فرهنگ مسلط مردسالار را باز تولید می‌کنند! نکته بد دیگر این‌که پوشش این خبرها (البته عدم پوشش هم مسلماً چاره ساز نیست) هدف چنین رفتارهای غیرانسانی که ایجاد ترس و وحشت است را محقق می‌کند.”

شبنم:” کاش زودتر عاملان اسیدپاشی را دستگیر کنند. برای هرکار خارج از خانه‌ای یا آژانس می‌گیرم یا تاکسی دربست می‌کنم.”

ناشناس: “هر روز شایعات در خصوص این موضوع بیشتر می‌شود. یک روز صحبت از چهار قربانی است و روز دیگر ۱۵ قربانی. چرا صدا و سیما در این خصوص توضیح نمی‌دهد؟ متاسفانه زنان این روزها امنیت ندارند.”

گلی:”واقعا این کار چه معنی دارد؟ شادی را از یک خانواده می‌گیرند و همه اعضای خانواده را درگیر یک حادثه تلخ می‌کنند.”

آمنه:” دیشب تا صبح خواب دیدم به من اسید پاشی شده است. خرید و فروش اسید باید ممنوع شود.”

ناشناس:” صبح تا الان صد بار خواستم به شوهرم بگویم، نمی‌خواهم ایران زندگی کنم؛ چون فقط رانندگی که نیست، بالاخره باید ماشین را پارک کنیم و پیاده بشویم، حالا از کجا معلوم به پیاده‌ها هم اسید نپاشند؟”

فیروزه: ” چند روز گذشته قید بیرون رفتن از خانه را زدم. امروز باید صنف‌مان هم می‌رفتم که از ترسم نرفتم.”

صبا:” به همه کسانی که می‌شناسم گفتم شیشه‌های ماشین‌شان را پایین نیاورند. می‌گویند حتی احتمال دارد به مردان هم اسیدپاشی شود.”

ناشناس:” بعد از این لینک مصاحبه‌ها (گفت‌وگوی ایسنا با قربانیان اسیدپاشی در اصفهان) را خواندم حتی جرات نکردم تا پاساژ … بروم و یک رنگ مو بخرم.”

ناشناس:” امروز پسرم آزمون داشت. ساعت هفت صبح از خونه بیرون زدیم سر میدان … چند تا مأمور بود که به ماشین‌های مشکوک ایست می‌دادند. به یکی از مامورها گفتم این موضوع اسیدپاشی واقعیت دارد؟ چکار کنیم؟ گفت به خاطر همین موضوع بازرسی می‌کنیم، چند مورد همین اطراف داشتیم و هدفشان هم دزدی جواهر و گوشی بوده است.”

سپیده:” جرات نداریم موقع رانندگی شیشه‌های ماشین را یک لحظه پایین بیاریم. ولی چه فایده آدم باز هم می‌ترسد از خانه خارج شود.”

با مواد اسیدی و قربانی چه کنیم؟

به هر روی این حادثه تلخ و شکننده روی داده است اما در حاشیه این تلخی‌ها باید به مردم نیز آگاهی درباره تاثیر مواد اسیدی و نحوه مقابله با آن داد:

مواد شیمیایی ممکن است اسیدی یا قلیایی باشند. سوختگی با این مواد می‌تواند از نوع شدیدترین سوختگی‌ها باشد که تا عمق زیادی در بدن نفوذ می‌کند. پس از تماس با چنین موادی لباس‌های آلوده را درآورید و بلافاصله محل سوختگی را با آب زیاد حداقل به مدت ۲۰ دقیقه شستشو دهید. برای خنثی کردن ماده شیمیایی از ماده شیمیایی دیگری استفاده نکنید و محل آسیب‌دیده را صرفاً با آب زیاد شستشو دهید.

در صورت آلوده شدن چشم با مواد شیمیایی، بهترین کار، شستشو با آب فراوان است. دقت کنید در هنگام شستشو، آب مصرف‌شده از جانب بیرونی چشم خارج شود تا چشم مقابل را آلوده نکند. در ادامه مصدوم را سریعاً به بیمارستان منتقل کنید.

گفت‌وگو با پدر یکی از قربانیان اسیدپاشی اصفهان

پدر یکی از قربانیان اسیدپاشی استان اصفهان از سردرگمی در سیر درمان و بی‌نتیجه بودن پیگیری‌های انتظامی در روند پرونده دخترش خبر داد.

پدر این قربانی در گفت‌وگو با خبرنگار حوادث ایسنا، درخصوص پیگیری مراحل درمان دخترش گفت: در اولین روز این حادثه که فکر می‌کنم نهم مهرماه بود دخترم در بیمارستان اصفهان بستری شد. با توجه به سوختگی شدید از ناحیه صورت، دست چپ و ران‌ها قرار بود عمل‌هایی لازم روی دخترم انجام شود که با نظر من قرار شد این عمل‌ها در تهران انجام شود. اولین عمل انجام شد، اما برای من اول بینایی و بعد زیبایی دخترم اهمیت دارد.

او با گلایه از سردرگمی پزشک‌ها برای درمان چشم‌های دخترش، ادامه داد: ابتدا قرار بود در اصفهان چشم‌های دخترم بخیه بشود که بعد از مخالفت من، ما را به بیمارستان لبافی‌نژاد ارجاع دادند که در آنجا اعلام کردند اصلا نیاز به بخیه کردن نبوده و اگر این کار انجام می‌شد دخترم بینایی خود را از دست می‌داد.

در حال حاضر هم بیمارستان چشم پزشکی، بیماران سوختگی را بستری نمی‌کند و بیمارستان سوختگی هم که دخترم را بستری کرده است اعلام می‌کند در قبال چشم‌ها مسئولیتی نداریم و این کار را بلد نیستیم. با توجه به اینکه چشم‌ها باید هر پنج ساعت یک بار با آب شست‌وشو شود و در آن قطره ریخته شود این کار برعهده خودمان افتاده است و این شست‌وشو را انجام می‌دهیم.

وی افزود: سه عمل دیگر باید روی دخترم انجام شود تا قسمت‌های سوخته را مدام لایه لایه بردارند.

این پدر در پاسخ به این سوال که شایعاتی درخصوص بدحجاب بودن چهار قربانی پرونده اسیدپاشی در استان اصفهان وجود دارد، گفت: دخترم حجاب غیرمتعارف نداشته و معمولی و به مانند بقیه بوده تا حدی که پیش از این در جامعه حضور داشت، دانشگاه و جاهای مختلف می‌رفت و مشکلی به وجود نیامده بود.

این پدر ادامه داد: در پیگیری پرونده با یکی دیگر از خانواده‌های قربانیان آشنا شدیم که براساس گفته‌های آنها مراحل پرونده آنها دقیقا شبیه پرونده و اتفاقات مربوط به دختر من بود.

وی با اشاره به اینکه این اسیدپاشی در بعدازظهر یک روز چهارشنبه در خیابان بزرگمهر اصفهان که یک جای تقریبا شلوغ است، رخ داده، گفت: تقاضا دارم صداوسیما برنامه‌ای درخصوص آموزش کمک‌های اولیه در این حوادث درست کند. اطلاعات مردم در مورد این حوادث بسیار پایین است، به طوری که در مورد دختر من به جای ریختن آب بر روی او، در همان ماشینی که پر از اسید بوده گذاشته شده و به بیمارستان منتقل کرده‌اند.

پدر این قربانی اسیدپاشی در مورد هزینه‌های درمان دخترش گفت: تاکنون تمامی هزینه‌ها را خودم پرداخت کرده‌ام و طی این ۱۸ روز مداوم پشت در بیمارستان‌های تهران یا در ماشین خوابیده‌ام و یا در خیابان پرسه زده‌ام و هیچ مقام و سازمانی برای پیگیری مشکل با من تماسی نداشته است و پلیس آگاهی اصفهان هم که من با آنها تماس گرفتم، گفتند خبر جدیدی نشده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیاسیداسید پاشیترساصهانامنیت

تاريخ : دو شنبه 28 مهر 1393 | 1:5 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.